یادگیری زبان انگلیسی برای رسیدن به تسلط حرفهای، فقط حفظ گرامر یا شرکت در یک کلاس ساده نیست. یکی از مهمترین مهارتهایی که یک فرد حرفهای باید کسب کند، شناخت و استفادهی صحیح از واژگان کلیدی و پرکاربرد است. این واژگان در مکالمات کاری، ایمیلهای رسمی، ارائهها، جلسات بینالمللی و حتی تعاملات روزمره نقش مهمی ایفا میکنند. در این مقاله قصد داریم به آموزش ۵۰ واژه پرکاربرد در زبان انگلیسی برای حرفه ایها بپردازیم. هدف ما این است که با سادهترین روش ممکن، این واژهها را یاد بگیرید، از آنها استفاده کنید و به شکل کاربردی در مکالمات خود به کار ببرید.
چرا باید واژگان حرفهای زبان انگلیسی را یاد بگیریم
اگر میخواهید در یک محیط کاری بینالمللی فعالیت کنید یا حتی از منابع علمی خارجی استفاده کنید، باید دایره واژگان شما فراتر از سطح مبتدی باشد. آموزش این واژهها به شما کمک میکند تا دقیقتر صحبت کنید، واضحتر بنویسید و حرفهایتر به نظر برسید. در واقع این واژهها ابزار ارتباطی شما در دنیای حرفهای هستند.
قدم اول در آموزش واژگان حرفهای زبان انگلیسی

برای شروع آموزش واژگان حرفهای باید یک هدف مشخص داشته باشید. مثلا اگر در حوزه فناوری یا مدیریت کار میکنید، باید واژههایی یاد بگیرید که در جلسات کاری، گزارشنویسی یا مکاتبات رسمی کاربرد دارند. پیشنهاد میشود ابتدا لیست ۵۰ واژهای که در ادامه آمده را با دقت بخوانید و در یک دفترچه یادداشت کنید. سپس در هر روز فقط ۵ واژه را آموزش ببینید.
روش استفاده از این واژهها به سادهترین شکل ممکن
۱. هر روز ۵ واژه جدید را انتخاب کنید
۲. معنی فارسی هر واژه را بنویسید
۳. برای هر واژه یک جملهی ساده و قابل فهم بسازید
۴. سعی کنید آن جمله را در مکالمات روزمره خود به کار ببرید
۵. در پایان هر هفته، همهی واژهها را مرور و تکرار کنید
با این روش، نه تنها واژهها را حفظ میکنید، بلکه یاد میگیرید که چطور در شرایط واقعی از آنها استفاده کنید.
جدول آموزش ۵۰ واژه پرکاربرد در زبان انگلیسی برای حرفه ای ها
| واژه | معنی فارسی | مثال انگلیسی | ترجمه مثال |
|---|---|---|---|
| Collaborate | همکاری کردن | We need to collaborate with the marketing team. | ما باید با تیم بازاریابی همکاری کنیم. |
| Efficient | کارآمد | She is very efficient in managing time. | او در مدیریت زمان بسیار کارآمد است. |
| Strategy | استراتژی | We need a new business strategy. | ما به یک استراتژی جدید تجاری نیاز داریم. |
| Productivity | بهرهوری | Good sleep boosts productivity. | خواب خوب، بهرهوری را افزایش میدهد. |
| Schedule | برنامهریزی | Let’s schedule the meeting for Monday. | بیایید جلسه را برای دوشنبه برنامهریزی کنیم. |
| Deadline | مهلت نهایی | The deadline is next Friday. | مهلت نهایی جمعه آینده است. |
| Feedback | بازخورد | I appreciate your feedback on my report. | از بازخورد شما در مورد گزارشم سپاسگزارم. |
| Budget | بودجه | We must stick to the budget. | ما باید به بودجه پایبند باشیم. |
| Analyze | تحلیل کردن | Let’s analyze the data carefully. | بیایید دادهها را با دقت تحلیل کنیم. |
| Negotiate | مذاکره کردن | He will negotiate the contract terms. | او درباره شرایط قرارداد مذاکره خواهد کرد. |
| Report | گزارش | I wrote a report on last month’s sales. | من گزارشی درباره فروش ماه گذشته نوشتم. |
| Objective | هدف | Our main objective is to increase revenue. | هدف اصلی ما افزایش درآمد است. |
| Meeting | جلسه | The team meeting is at 10 a.m. | جلسه تیم ساعت ۱۰ صبح است. |
| Project | پروژه | The new project starts next week. | پروژه جدید هفته آینده آغاز میشود. |
| Task | وظیفه | My task is to finalize the presentation. | وظیفه من نهایی کردن ارائه است. |
| Performance | عملکرد | Her performance this quarter was excellent. | عملکرد او در این سهماهه عالی بود. |
| Client | مشتری | The client requested changes to the design. | مشتری درخواست تغییراتی در طراحی داد. |
| Contract | قرارداد | We signed the contract yesterday. | ما دیروز قرارداد را امضا کردیم. |
| Proposal | پیشنهاد | He submitted a new project proposal. | او یک پیشنهاد جدید پروژه ارائه داد. |
| Responsibility | مسئولیت | It’s my responsibility to manage the team. | مدیریت تیم بر عهده من است. |
| Resource | منبع | We need more resources to complete this. | ما به منابع بیشتری برای اتمام این نیاز داریم. |
| Opportunity | فرصت | This is a great opportunity for growth. | این یک فرصت عالی برای رشد است. |
| Solution | راهحل | We must find a solution quickly. | ما باید سریعاً یک راهحل پیدا کنیم. |
| Support | پشتیبانی | The IT team will support the new system. | تیم IT از سیستم جدید پشتیبانی خواهد کرد. |
| Investment | سرمایهگذاری | This is a long-term investment. | این یک سرمایهگذاری بلندمدت است. |
| Leadership | رهبری | Good leadership is essential for success. | رهبری خوب برای موفقیت ضروری است. |
| Development | توسعه | We focus on software development. | ما بر توسعه نرمافزار تمرکز داریم. |
| Research | تحقیق | The research was conducted in June. | تحقیق در ماه ژوئن انجام شد. |
| Growth | رشد | Our company has shown steady growth. | شرکت ما رشد ثابتی را نشان داده است. |
| Teamwork | کار گروهی | Teamwork improves results. | کار گروهی نتایج را بهتر میکند. |
| Quality | کیفیت | We never compromise on quality. | ما هرگز در مورد کیفیت مصالحه نمیکنیم. |
| Presentation | ارائه | His presentation was very clear. | ارائه او بسیار واضح بود. |
| Agreement | توافق | We reached an agreement yesterday. | ما دیروز به یک توافق رسیدیم. |
| Profit | سود | The profit increased by 15 percent. | سود ۱۵ درصد افزایش یافت. |
| Revenue | درآمد | Our revenue doubled this year. | درآمد ما امسال دو برابر شد. |
| Marketing | بازاریابی | I work in the marketing department. | من در بخش بازاریابی کار میکنم. |
| Sales | فروش | Monthly sales are going up. | فروش ماهانه در حال افزایش است. |
| Promotion | ارتقاء | She got a promotion last month. | او ماه گذشته ارتقاء گرفت. |
| Vision | چشمانداز | We have a strong company vision. | ما یک چشمانداز قوی برای شرکت داریم. |
| Target | هدف | We hit our target this quarter. | ما در این سهماهه به هدف خود رسیدیم. |
| Planning | برنامهریزی | Effective planning saves time. | برنامهریزی مؤثر باعث صرفهجویی در زمان میشود. |
| Improvement | بهبود | We need process improvement. | ما به بهبود فرایند نیاز داریم. |
| Risk | ریسک | Every investment has some risk. | هر سرمایهگذاری ریسکی دارد. |
| Management | مدیریت | Good management leads to success. | مدیریت خوب منجر به موفقیت میشود. |
| Innovation | نوآوری | Innovation is the key to growth. | نوآوری کلید رشد است. |
| Communication | ارتباط | Clear communication avoids mistakes. | ارتباط شفاف از اشتباهات جلوگیری میکند. |
| Training | آموزش | We offer training sessions monthly. | ما ماهانه جلسات آموزشی برگزار میکنیم. |
| Implementation | اجرا | The plan’s implementation starts today. | اجرای طرح از امروز آغاز میشود. |
| Achievement | دستاورد | This award is a great achievement. | این جایزه یک دستاورد بزرگ است. |
چرا موسسه آموزشی فرهنگ نوین بهترین انتخاب برای آموزش زبان انگلیسی است
در موسسه آموزشی فرهنگ نوین، شما میتوانید در دورههای تخصصی آموزش زبان انگلیسی شرکت کنید که مخصوص سطوح مختلف طراحی شدهاند؛ از مبتدی تا حرفهای. ما با بهرهگیری از بهترین اساتید آموزش زبان انگلیسی، فضای تعاملی و منابع بهروز، به شما کمک میکنیم تا واژگان و مهارتهای لازم را برای کار، تحصیل یا مهاجرت کسب کنید. با ثبتنام در این دورهها، یادگیری زبان انگلیسی برایتان آسان، سریع و مؤثر خواهد بود.


بدون نظر